اما از شور و حال و نگرانيهاي بچهها در آستانه امتحانات كه بگذريم اين دوره زماني، استرس و اضطراب فراواني را هم براي والدين به همراه دارد؛ والديني كه پس از يك عمر درسخواندن و امتحاندادن، حالا بايد دوباره با فرزندانشان امتحان بدهند و اضطراب و فشار رواني شديدي را تحمل كنند. واقعيت اين است كه داستان نبايد اينطور پيش برود. امتحانات نبايد اينهمه با فشار و استرس و نگراني و درگيري همراه باشد. شما ميتوانيد فرايند كلي تحصيلي فرزندان را به شكل ديگري ببينيد. به شكلي بسيار مسالمتآميزتر و آسانتر؛ هم براي بچهها و هم براي پدر و مادرها. كافي است يكبار با خودتان فكر كنيد و كلاهتان را در بعضي مسائل براي خودتان قاضي كنيد. خواهيد ديد كه امتحانات به فرايندي معمولي، بدون فشار و لذتبخش تبديل خواهد شد.
- پيش از هر چيز خونسرد باشيد
كودكان 3-2ساله معمولا با گريه والدين گريه ميكنند و با خنده آنها ميخندند، درحاليكه دليلش را هم نميفهمند؛ بچهها حتي وقتي كمي هم بزرگ شده باشند و به نوجواني رسيده باشند در مسائل روزمره و مشكلات، ابتدا به پدر و مادرشان نگاه ميكنند تا ببينند آنها چه عكسالعملي دارند و بنا بر عكسالعمل و رفتار والدين موقعيتها را ميسنجند. حالا در دوره امتحانات اگر شما دستپاچه شويد و دچار اضطراب و استرس شويد قطعا اين اضطراب و استرس را به فرزندانتان منتقل ميكنيد. انتقال فشار و اضطراب به بچهها هم باعث پايينآمدن توانمندي، كارايي و سطح حافظه و عملكرد فرزندتان ميشود. پس پيش از هرچيز بر خودتان مسلط باشيد و حتي اگر كمي نگرانيد اين نگراني را در برابر بچهها نشان ندهيد. در مقابل سعي كنيد بسيار طبيعي رفتار كنيد و اگر بچهها هم نگراني دارند با دادن اعتماد به نفس و تقويت روحيه، آنها را به آرامش دعوت كنيد.
- نمره 20 نباشد دنيا به آخر نميرسد
از گذشته هميشه اوليا و حتي دانشآموزان بهدنبال نمره عالي و 20 بودهاند. در واقع هدف آموزش در سيستم آموزشي ما از نظر اوليا و حتي معلمان و مدرسه گرفتن بهترين نمره و نمره عالي بوده است. همه فشارها، اصرارها و تلاشها براي رساندن بچهها به نمره عالي و 20 بوده است ولي بياييد يكبار از كمي بالاتر به مسئله نگاه كنيم. اصلا چرا بايد بچهها نمره 20 بگيرند؟ اگر نمره عالي بهدست نياورند چه اتفاقي ميافتد. يك عمر پدر و مادر ما اصرار داشتند كه نمره عالي بگيريم و خيلي از ماها با فشار و سختي 20 گرفتيم و خيلي از ماها هم 20 نگرفتيم و شاگرد اول مدرسه نشديم و با نمره متوسط يا حتي پايين به تحصيلاتمان ادامه داديم. لزوما آيا اتفاق خاصي افتاد؟ آيا آنها كه نمره عالي داشتند لزوما خوشبخت شدند و مشغول بهكار و فعاليت شدند و آنها كه نمرههاي متوسط داشتند بيكار ماندند؟ پيشتر از اين، دانشگاهها و كنكور كمي فضا را سختتر ميكرد، حالا كه ديگر خيلي از دانشگاهها بدون كنكور و با التماس بهدنبال دانشجو هستند، با اين اوضاع چرا بايد باز هم همه طبق يك عادت قديمي و نسبتا پوچ بهدنبال نمره عالي و 20 و شاگرد اولي باشيم؟
- در اهدافتان تجديدنظر كنيد
اگر شاگرد اول شدن فرزندتان و گرفتن نمره 20 تا امروز يكي از اهداف شما بوده و هست، بايد از شما بخواهم كه در اهدافتان بهعنوان پدر و مادر تجديد نظر كنيد. چه بسيار كساني كه با نمرههاي عالي و از بهترين دانشگاههاي كشور فارغالتحصيل شدهاند اما بيكارند و شغل و درآمد خاصي ندارند. اگر هدف شما از مطالبه نمره عالي از فرزندتان موفقيت او در حوزه شغلي و كسب درآمد و موفقيت اجتماعي و حتي تبديلشدن به انساني فرهيخته و هوشمند در جامعه است، بايد كمي در اهدافتان تجديد نظر كنيد. در جامعه امروز، آنچه باعث موفقيت بچهها ميشود مدرك دانشگاهي نيست بلكه تبحر و مهارت و داشتن تجربه و تخصص در يك حوزه مشخص است. يعني مثلا صرف مدرك دانشگاهي از يكي از معتبرترين دانشگاههاي كشور كمكي به اشتغال فرزندتان نخواهد كرد اما اگر پيش از واردشدن به بازار كار، او را با فضاهاي كاري آشنا كنيد و تجربه قرارگرفتن در محيط كاري تخصصي مرتبط با رشتهاش را فراهم كنيد، احتمال موفقيت شغلياش چندبرابر ميشود. از سوي ديگر اگر فرزندتان را بهگونهاي بار بياوريد كه عادت به مطالعه و خواندن كتاب داشته باشد، در فعاليتهاي اجتماعي شركت داشته باشد، قدرت بيان خوبي داشته باشد، توانايي نوشتن و بيان عقايد خود را داشته باشد و موضوعات ديگري از اين قبيل، موفقيت آينده او در هر موقعيتي كه قرار بگيرد، تضمين شده است.
- سختگيري نتيجه معكوس ميدهد
وقتي فشار و اصرار براي درسخواندن و نمره خوب گرفتن روي بچهها زياد ميشود درس خواندن و مطالعه بهجاي آنكه فرايندي لذتبخش و هميشگي براي آنها باشد، تبديل به وظيفهاي دشوار و طاقتفرسا و فرسايشي ميشود. كودك يا نوجوان با خودش فكر ميكند: «تا كي بايد با اين همه سختي و مشقت درس بخوانم؟ تا كي اين فرايند سختخواندن و امتحاندادن و نمره خوبگرفتن ادامه دارد» و سؤالاتي از اين دست كه اين روزها از بچهها زياد ميشنويم. نتيجه چنين فرايندي كودكان و نوجواناني هستند كه از ابتداي صبح در مدرسه به فكر تعطيلشدن در ظهر و رفتن به خانهاند و صبحها هم با بيميلي و اكراه به مدرسه ميروند. بچههايي كه مريضشدن و در خانه ماندن را به مدرسهرفتن ترجيح ميدهند و اين نتيجه اشتباه والدين است، چه در خانه و چه در مدرسه.
- علم بهتر است یا نمره؟
همه این حرفها که تا اینجا گفتیم به معنی این نیست که کسب دانش و به دست آوردن علم، حتی به ذات خود عملی ارزشمند و پسندیده نباشد. از هر نظر که نگاه کنیم، از احادیث معصومین (ع) گرفته تا معیارهای امروزی و مادی، تلاش و کسب دانش و علم فرایندی ارزشمند است. نکته مهم اما در این میان، اين است که بعضی از ما میان دانش و نمره ارزشیابی تحصیلی، تفاوتي قائل نمی شویم. متاسفانه بسياري از روشهاي ارزشیابی و نمرهدهی اين روزگار، معیار مناسبی برای ارزشگذاری ميزان علم و دانش نیستند و صرفا حفظیات بچه ها را می سنجند. حتي بخشي از علومي كه امروز به كودكان آموخته ميشوند، الزاما علوم ضروري و مفيدي براي آنان نيستند كه در صورت ندانستن آنها لطمهاي به رشد و تعالي فرزندمان بزند. همه حرف ما در این سطور این بود که با سختگیری و فشار بیش از حد به خود و فرزندانتان، آنها را از مسیر علاقه و توجه به علم و دانش دور نکنید.
- ممتاز در زندگي يا ممتاز در كلاس
به جرأت ميتوان گفت بسياري از بچههايي كه بيشتر انرژي خود را صرف كسب نمرات عالي و ممتازشدن در حوزه درسي ميكنند از بسياري لذتها، تجربيات و جنبههاي ديگر زندگي بازميمانند و بهنوعي تكبعدي رشد ميكنند. نتيجه چنين الگويي جواناني ميشوند كه در بهترين دانشگاههاي كشور درس ميخوانند اما بسياري از مهارتهاي فردي و اجتماعي را ياد نگرفتهاند. جواناني كه نمره فلان درسشان در دانشگاه 20 است اما 2 صفحه مطالعه غيردرسي در روز ندارند. جواناني كه نميتوانند بهراحتي با ديگران ارتباط برقرار كنند، در جامعه حضور داشته باشند و در يك كلام زندگي كنند. قطعا ما بهعنوان پدر و مادر وظيفه داريم در كنار تلاش براي آموزش فرزندانمان، براي پرورش و ياددهي روش زندگيكردن به آنها هم تلاش كنيم. منتهي گاهي غافل ميشويم و همه انرژي خود و فرزندمان را معطوف به آموزش ميكنيم.
نظر شما